تقدیم به فرزندان شهدا و دوستم (داداش میلاد)
ته هر زمستون یه هفته به عید یه چیزی تو این سینه چنگ میزنه
شاید ترکشایی که سهم تو شد یکی شون هنوز کنج ذهن منه
[ پنج شنبه 92/12/15 ] [ 10:56 صبح ] [ یاسین ]
[ نظر
]
ته هر زمستون یه هفته به عید یه چیزی تو این سینه چنگ میزنه
شاید ترکشایی که سهم تو شد یکی شون هنوز کنج ذهن منه
یا علی گفتیم قسط آغازشد بد بختی روی هم انبار شد
گفتم عشقمن اون طور نگاه نکن به من یاعقل چیزی بگو فوشی بده حرفی بزن
بیایید...
بیایید بایه سرزدن به پدر و مادر یا پدر بزرگ و مادربزرگ دل آن هارا شادکنیم
چون آن ها همیــــــــــــــــــــــــــشه نگران شما هستند
فقط یک سر بزنید این را از تمام دلم میگم
من نام علی را دوست ندارم...
من مردانگی علی را دوستدارم...